معشوقه ...

paramour

معشوقه ...

paramour

ویرانی

می خواهم با صدای قلبت به خواب روم ، گرمای نفس هایت پخش شود روی موهایم ...

همین که آغوشی باشد و نفسی و بوسه ای که به آن اعتماد دارم برایم کافی است .تمام آرامش ِ دنیا را جمع کن برای من .


هرشب 

موقع خواب که می شود 

دست به کار می شوم 

بالش ها را کنار هم می گذارم 

پتو را هم می کشم رویشان 

بعد خیالم که از بودن تو راحت می شود 

جشم هایم را می بندم !


کاش هرمرد و زنی جای امنی داشت برای اینکه سرش را بگذارد و آرام بگیرد .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد